Web Analytics Made Easy - Statcounter
2024-05-02@04:19:01 GMT
۲۰ نتیجه - (۰.۰۳۳ ثانیه)

جدیدترین‌های «چشم حاج آقا»:

بیشتر بخوانید: اخبار اقتصادی روز در یوتیوب
    همشهری آنلاین: سردار محمد طهرانی‌مقدم که در دوران دفاع‌مقدس مسئول قرارگاه رمضان در سلیمانیه و کرکوک بوده تا پایان جنگ هماهنگی فعالیت‌های معارضین عراقی در برابر رژیم بعثی را انجام می‌داده است. چند سال در تیم حفاظت رهبر انقلاب فعالیت می‌کند و دوره‌ای هم معاون اطلاعات نیروی مقاومت بسیج در دوران فرماندهی سردار افشار می‌شود. در دهه ۸۰ بیشتر به برادرش در زمینه ساخت موشک‌های بالستیک و توان دفاعی کشور کمک می‌کند. او در حال حاضر رئیس هیأت مدیره مؤسسه خیریه شهدای غدیر است. با طهرانی‌مقدم درباره شخصیت مردی که او را پدر موشکی ایران می‌خوانند گفتگو کردیم. در همین ابتدا از روز‌های نوجوانی و همنشینی با برادرتان حاج حسن برایمان بگویید. حاج حسن خیلی علاقه به ورزش و فوتبال...
    همشهری آنلاین_الناز عباسیان،دبیر ضمیمه پایداری: سردار محمد طهرانی‌مقدم که در دوران دفاع‌مقدس مسئول قرارگاه رمضان در سلیمانیه و کرکوک بوده تا پایان جنگ هماهنگی فعالیت‌های معارضین عراقی در برابر رژیم بعثی را انجام می‌داده است. چند سال در تیم حفاظت رهبر انقلاب فعالیت می‌کند و دوره‌ای هم معاون اطلاعات نیروی مقاومت بسیج در دوران فرماندهی سردار افشار می‌شود. در دهه ۸۰ بیشتر به برادرش در زمینه ساخت موشک‌های بالستیک و توان دفاعی کشور کمک می‌کند. او در حال حاضر رئیس هیأت مدیره مؤسسه خیریه شهدای غدیر است. با طهرانی‌مقدم درباره شخصیت مردی که او را پدر موشکی ایران می‌خوانند گفت‌وگو کردیم. در همین ابتدا از روزهای نوجوانی و همنشینی با برادرتان حاج حسن برایمان بگویید. حاج حسن خیلی علاقه به...
    خبرگزاری فارس / کرمان: حاج عادل رضایی در کرمان پای ثابت روضه‌ها و اشک‌ها بود، معروف بود، محبوب بود، با صدایش آه از نهاد همه بلند و دلها را به سمت کربلا و عاشورا می‌برد. چه عزایی برای آقا به پا می‌کرد، با چه سوزی برای مادر سادات می‌خواند ...   همین چند وقت پیش، زمانی که هیچ خبری از بمب و انفجار و خون در کرمان نبود او وسط روضه و چشم در چشم مخاطبانش از یک آرزو سخن گفت: «همیشه به آقا گفتم، خودم رو می‌شناسم، به درد شهادت نمی‌خورم، اما آقا جان یه مرگی رو برام رقم بزن که بفهمم نوکرت بودم»     صدای انفجار از بام کرمان برخاست، در کل شهر پیچید و در دنیا بازتاب...
    خبرگزاری فارس / کرمان: حاج عادل رضایی در کرمان پای ثابت روضه‌ها و اشک‌ها بود، معروف بود، محبوب بود، با صدایش آه از نهاد همه بلند و دلها را به سمت کربلا و عاشورا می‌برد. چه عزایی برای آقا به پا می‌کرد، با چه سوزی برای مادر سادات می‌خواند ...   همین چند وقت پیش، زمانی که هیچ خبری از بمب و انفجار و خون در کرمان نبود او وسط روضه و چشم در چشم مخاطبانش از یک آرزو سخن گفت: «همیشه به آقا گفتم، خودم رو می‌شناسم، به درد شهادت نمی‌خورم، اما آقا جان یه مرگی رو برام رقم بزن که بفهمم نوکرت بودم»     صدای انفجار از بام کرمان برخاست، در کل شهر پیچید و در دنیا بازتاب...
    به گزارش خبرگزاری مهر، کتاب «چشم حاج آقا»؛ مجموعه خاطرات طنز حجت الاسلام حسین جلالی از سفرهای تبلیغی به قلم رضا کشمیری به تازگی توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر و راهی بازار نشر شده است. این کتاب در واقع روایت‌هایی است از آغاز طلبگی و ماجرای اولین تبلیغ حسین جلالی تا خاطرات جبهه و تا زمانی که به عنوان مسئول ستاد اعزام مبلّغ لشکر ۴۱ ثارالله فعالیّت می‌کند ادامه پیدا می‌کند و ترکش شوخی‌های او حتی به تن فرمانده لشکر؛ سردار شهید حاج قاسم سلیمانی هم می‌نشیند. آقای جلالی چند سال بعد از پایان جنگ وارد مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی ره می‌شوند و تحصیلات‌شان را تا مقطع دکترای روان‌شناسی تربیتی ادامه می‌دهند. همزمان با تحصیل از سوی مرحوم علامه...
    به گزارش خبرگزاری صدا و سیما , این کتاب روایت‌هایی است از آغاز طلبگی و ماجرای اولین تبلیغ حسین جلالی تا خاطرات جبهه و تا زمانی که به عنوان مسئول ستاد اعزام مبلّغ لشکر ۴۱ثارالله فعالیّت می‌کند ادامه پیدا می‌کند و ترکش شوخی‌های او حتی به تن فرماندۀ لشکر؛ سردار شهید حاج قاسم سلیمانی هم می‌نشیند. آقای جلالی چند سال بعد از پایان جنگ وارد مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی ره می‌شوند و تحصیلات‌شان را تا مقطع دکترای روان‌شناسی تربیتی ادامه می‌دهند. همزمان با تحصیل از طرف مرحوم علامه مصباح یزدی ره به عنوان مسئول دفتر انتخاب می‌شود و بیش از بیست سال در آنجا خدمت می‌کند. در طول این سال‌ها سفر‌های تبلیغی او همیشه و در سراسر کشور برقرار...
    به گزارش قدس آنلاین کتاب «چشم حاج آقا» در واقع روایت‌هایی است از آغاز طلبگی و ماجرای اولین تبلیغ حسین جلالی تا خاطرات جبهه و تا زمانی که به عنوان مسئول ستاد اعزام مبلّغ لشکر ۴۱ثارالله فعالیّت می‌کند ادامه پیدا می‌کند و ترکش شوخی‌های او حتی به تن فرماندۀ لشکر؛ سردار شهید حاج قاسم سلیمانی هم می‌نشیند. آقای جلالی چند سال بعد از پایان جنگ وارد مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی ره می‌شوند و تحصیلات‌شان را تا مقطع دکترای روان‌شناسی تربیتی ادامه می‌دهند. همزمان با تحصیل از سوی مرحوم علامه مصباح یزدی ره به عنوان مسئول دفتر انتخاب می‌شوند و بیش از بیست سال در آنجا خدمت می‌کنند. در طول این سال‌ها سفرهای تبلیغی ایشان همیشه و در سراسر کشور...
    خبرگزاری فارس؛ حنان سالمی: «ملجأ یعنی پناهگاه، یعنی آن بقعه‌ی مبارکه که خورشید را به آغوش کشیده و شعاع نور را در رگ‌های ایران تکثیر می‌کند تا یک سرزمین از برکتش، آسمان شود.» با طعنه خندید و بعد انگار زجری از خاطر رفته دوباره به خاطرش برگشته باشد، با گوشه‌ی چادر رو گرفت و زیارت‌نامه را تا زیر چشم‌هایش بالا آورد: «با کلمات بازی می‌کنی چون درد نداری؛ برای من، ملجأ فقط یک کلمه است، یعنی حرم؛ اینجا که می‌آیم و با این صدای مزخرف و صورتِ» حرفش را خورد، شاید خودش هم از شنیدن بلند قصه‌اش بیزار بود. لب بالایش تا زیر بینی شکاف عمیقی داشت، مثل یک جای زخم قدیمی که انگار برای ابد دهان باز کرده باشد. وقتی...
    خبرگزاری فارس-همدان، سولماز عنایتی: کوله‌بارم پر از واژه است و شانه‌های نحیفم یارای کشیدنش را ندارد، جورچین شدم میان سیل لغات تا پازل محبت را ترسیم کنم و با چسباندن واژه به واژه احساس را سُر بدهم بین جملات. وسط یک بازی کودکانه با مفهومی بزرگانه گیر کردم، تقلا می‌کنم و لپ‌تاپ مشکی زهوار دررفته را زیر و زبر، انگشت می‌لغزانم روی دکمه‌های کیبورد و تند تند ضربه می‌زنم بر سر الف، میم، دوباره الف، باز هم میم حالا یک فاصله محکم می‌نشانم وسط صفحه و دوباره جیم، میم، عین و ه آخر. و تمام هر آنچه قرار بود با جادوی کلمات مصور کنم در همین حروف ساده عیان است؛ بقیه داستان را تفال می‌زنم به پر عبایش که نقطه...
    حسین که شهید می‌شود نیرو‌های جبهه النصره می‌آیند از کنار حسین رد می‌شوند. فقط عنایت حضرت زهرا بوده که پیکر حسین به دست آن‌ها نمی‌افتد؛ اگر می‌افتاد لباس حسین هم به دست ما نمی‌رسید...  به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، دل‌کندن از تک‌پسر خانواده که فرزند آخر هم باشد، کار هر کسی نیست؛ اما حاج علی‌اکبر مُعِزغلامی در روزهای جنگ، آنقدر زخم ناامنی را حس کرده بود که وقتی «حسین» خواست به سپاه برود و وقتی که خبر اعزامش به سوریه را داد؛ مانعش نشد. برای خانم ابراهیمی هم چشم‌انتظاری کار راحتی نبود اما حفظ و حراست از اسلام، همه چیز را تحت‌الشعاع قرار می داد. عصر یک روز معتدل زمستانی در کوچه شهید معزغلامی و در حاشیه یکی از...
    «مگر چشم تو دریاست» روایت زندگی همسر و مادر شهیدان جنیدی است که در ۲۷۰ صفحه توسط نشر شهید کاظمی به چاپ رسیده است. مردی که بعد از شهادت سومین فرزندش فکر نکرد که دیگر تکلیفش را به اسلام و انقلاب انجام داده است و آخرین فرزندش را بگذارد بماند برای روزگار پیری و دست به عصایی اش. مردی که گمان می کرد اگر امام جمعه است و جا نمازش را جلوتر از مردم می اندازد و پیش نماز می شود باید در همه کارها نیز جلوتر از دیگران باشد و پیش قدم شود و چهارمین فرزندش را به جبهه اعزام میکند. بخش هایی از متن این کتاب، به فعالیت های حاج آقا جنیدی، حاج خانم جنیدی، دامادها...
    به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان، دفاع مقدس به عنوان یک مقطع تاریخی بسیار مهم در تاریخ ایران اسلامی و مردمانش و بلکه جهان و جهانیان مطرح است چراکه اثرگذاری آن در مناسبات کشورها و ملت‌های گوناگون، انکارناپذیر است، اثراتی که بعضاً زندگی شخصی و حتی یک ملت را تغییر داده است از همین رو بنیان‌گذار انقلاب اسلامی تأکید بر مطالعه زندگی و وصیت‌نامه شهدا داشته و امروز هم رهبر معظم انقلاب بر این مهم تصریح دارند. دفاع مقدس و جبهه را می‌توان دانشگاهی خواند که پیش‌نیازی جز فطرت انسانی نمی‌خواهد و مقاطع آن، اصلاً رابطه‌ای با سن و سال و موقعیت‌های سیاسی، اجتماعی ندارد، از این رو می‌توان آن را به سرزمین وحی مانند کرد که تنها با یک...
    آقا محسن! شما آن ورید دستتان بازتر است. محرم دارد می‌رسد. یک عصری با حاج قاسم بروید دم خیمه سیدالشهدا وقت بگیرید. ملاقات کنید. بگویید محرم نزدیک است حواسشان به ما زمینی‌ها باشد. دق می‌کنیم. ببین کی گفتم. به گزارش گروه دیگر رسانه‌های خبرگزاری فارس، حامد عسکری در یادداشتی نوشت: الان فکر می‌کنم حدودا پنج شش ساله باشد. سه سال است دیگر نیستی. با همان چشم‌های عمیق و لبخند به لب که زل زده‌ای به اهل خانه و فقط تماشا می‌کنی. پسر حالا بزرگ‌تر شده و نبودنت بیشتر به چشمش می‌آید. این کرونا دیر یا زود تمام می‌شود و پسرت باید مدرسه برود. پای برگه‌های اردو رفتن و کارنامه‌هایش باید ا امضا شود. شاید به مادرش چیزی نگوید و گلایه‌ای...
     از خیابان‌های آسفالته جماران و پارک جمشیدیه به جاده فرعی و خاکی ادامه مسیر داده‌ایم تا با «حاج حسین عرفاتی» یکی از اهالی محله جماران که این افتخار نصیبش شده تا پیکر امام خمینی (ره) را غسل دهد، هم‌‌صحبت شوم. حاج احمد خمینی،‌ آیت‌ا... رفسنجانی، آیت‌ا... پسندیده (برادر امام) و آیت‌ا... توسلی (از اعضای بیت‌ امام) برخی شخصیت‌هایی هستند که آقای عرفاتی آنها را غسل داده است. مرحوم حاج‌ احمد خمینی هم‌در زمان حیات با حاج‌ حسین، حشر و نشر داشته و گاهی در همین محل حضور پیدا می‌کرده. قبل از آغاز مصاحبه آلاچیقی را به ما نشان می‌دهد و می‌گوید: «حاج احمد آقا گاهی بعد از کار به اینجا می‌آمدند و در این آلاچیق، خستگی یک روز پرمشغله را...
    به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، کتاب «مگر چشم تو دریاست» خاطرات حاجیه خانم جنیدی مادر شهیدان جنیدی و همسر حجت‌الاسلام جنیدی است که جواد کلاته عربی آن را تدوین و تالیف کرده است. در ادامه بخش‌هایی از این کتاب را می‌خوانیم. *بوسه آیت‌الله خامنه‌ای بر دستان یک روحانی زمان ریاست جمهوری آقای خامنه‌ای، حاج آقا با حاج آقای قمی هماهنگ کردند، چند تا اتوبوس از رودسر شدیم و چند تا هم از پیشوا و رفتیم خدمت ایشان. توی یک زمین چمن برای سخنرانی یک جایگاهی درست کرده بودند و ما هم پایین ایستاده بودیم. همان اول مراسم، سرم را که بلند کردم، دیدم حاج آقا توی جایگاه کنار آقا ایستاده است. به عروسم گفتم «حاج آقا چرا...
    تولیت پیشین مسجد مقدس جمکران می‌گوید: در جست‌وجوی استاد اخلاق و به توصیه آیت‌الله بهجت، سراغ «حاج‌آقا رضا آسید صفی» رفتیم و ایشان را در گوشه‌ای از قم در بیغوله‌ای یافتیم که درب خانه‌اش داشت از جا کنده می‌شد! خبرگزاری فارس: «سیدرضا بهاءالدینی» در نهم فروردین 1287 شمسی در قم به دنیا آمد. وی از 19 سالگی در حوزه درس آیت‌‏الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی شرکت جست و مورد لطف استاد قرار گرفت.آیت‌الله بهاءالدینی پس از رحلت استاد، در درس حضرات آیات: سیدصدرالدین صدر، سید محمد حجت کوه‌‏کمره‏ای، سیدمحمدتقی خوانساری و سیدحسین بروجردی حاضر شد و در 25 سالگی اجازه اجتهاد گرفت.ایشان همزمان با پشت سر گذاردن دروس سطح و ورود به درس خارج، خود تدریس سطوح را آغاز کرد...
۱